شعار «زن»،«زندگی»،«آزادی»؛ آشوبی با فریب آزادی و بوی خون
🔹رمزگشایی از یک سناریو مشترک براندازی؛ از سودان تا ایران و ونزوئلا
غرب با تکیه بر شعارهای به ظاهر«انساندوستانه» و «حقوقبشری» مانند«زن»،« زندگی» و «آزادی» موج جدیدی از نفوذ نرم و براندازی اجتماعی را در آفریقا و آمریکای لاتین به راه انداخته است. اتفاقات سودان، ایران و ونزوئلا، سه رویداد مجزا نیست؛ بلکه تکرار یک «سناریوی ثابت براندازی» با بازیگران و جغرافیای متفاوت است. غرب پس از ناکامی در پروژههای نظامی، اکنون با استفاده از شعارهای فریبندهای چون «زن، زندگی و آزادی»، به بهانه آزادی به دنبال تولید «چاشنی انفجار اجتماعی» و بوی خون از دل خود جوامع است.
🔹آناتومی یک پروژه ثابت: قهرمانسازی و جنگ داخلی
این سناریو یک دستورالعمل چهار مرحلهای دارد: اول، «قهرمانسازی» از یک چهره ناشناس ( آلاء صلاح در سودان، مهسا امینی در ایران و ماریا کورینا ماچادو در ونزوئلا). دوم، «تضعیف نهادهای حاکمیتی» با بمباران رسانهای و ایجاد دوقطبی. سوم، کشاندن کشور به «جنگ داخلی» از طریق تحریک احساسات عمومی و چهارم، «تجزیه» کشور و ظهور دولتهای ضعیف و وابسته. این همان نسخهای است که سودان را به آتش کشید و امروز در ونزوئلا در حال پیادهسازی است. آنها با شعار آزادی، در عمل به دنبال غارت منابع ملی کشورها هستند، همانطور که ماچادو صراحتاً وعده چاههای نفت را به آمریکا داد.
1⃣ سودان؛ میدان سلاخی برای تجزیه
سال ۲۰۱۹، در سودان دختری به نام «آلاء صلاح» شعار آزادی سر داد و رسانههای غربی برای تحریک مردم او را «صدای انقلاب سودان»نامیدند و به سرعت از سوی جریانهای غربگرا و غرب به نماد «مبارزه» و «آزادیخواهی» تبدیل شد. امروز سودان در شعلههای آتش و خون میسوزد و آلاء صلاح زیر چتر حمایتی آمریکا، بیتفاوت به وضعیت سودان و البته شاید برای مأموریتی در آینده روزگار خود را سپری میکند.
2⃣ ایران؛ نقطه شکست سناریو
«مهسا امینی»، دختر ۲۲ ساله اهل سقز، در شهریور ۱۴۰۱ پس از بازداشت توسط گشت ارشاد، در تهران جان باخت. مرگ او از یک حادثه شخصی به نماد اعتراض عمومی علیه محدودیتهای اجتماعی و فرهنگی تبدیل شد. اما این پروژه در ایران به دلیل «بصیرت سیاسی» مردم که فریب شعارهای توخالی را نخوردند،«اعتقادات عمیق دینی» که یک سپر فرهنگی در برابر نفوذ نرم ایجاد کرد و «اقتدار و وحدت ملی» که اجازه نداد کشور به سمت آشوب و هرج و مرج حرکت کند.
3⃣ ونزوئلا؛ جایزه صلح با طعم براندازی و تصرف چاههای نفت
در ونزوئلا بهانه آمریکاییها مبارزه با قاچاقچیان مواد مخدر است و اما «ماریا کورینا ماچادو»، زن گمنامی که بزرگترین افتخارش، مخالفت با مادورو،رئیسجمهور ونزوئلا است. با استفاده از جایزه صلح نوبل و رسانه، فورا از او یک چهره موجه ساخته میشود، ماچادو اما بر خلاف ماهیت جایزهای که گرفته، صلحطلب نیست. او جایزه صلحش را به ترامپ تقدیم میکند و صراحتا میگوید؛ اگر آمریکا به او در سرنگونی مادورو کمک کند، چاههای نفت ونزوئلا را به روی آمریکاییها باز میکند.
🔹نتیجه راهبردی: بیداری در برابر فریب آزادی
تجربه این سه کشور یک حقیقت را آشکار میکند: شعار «زن، زندگی، آزادی» در نسخه غربیاش، نه ندای آزادی، که یک اسم رمز برای سیاست سلطه و غارت است. اما دوران فریب به پایان رسیده است. ملتها اکنون با چشمانی باز، این سناریوی نخنما را تشخیص میدهند و میدانند که استقلال، با مقاومت به دست میآید، نه با اعتماد به وعدههای دروغین دشمن.