بوی سیر و گناه
آن که خودش سیر خورده باشد، بوی سیر را نه از خود و نه از دیگران نمیشنود.
گناه، بوی بدی دارد که خود گناهکار، آن بو را در نمییابد؛ اما آنها که اهل گناه نیستند، کاملا بوی نامطبوع آن را استشمام میکند.
آن که خودش سیر خورده باشد، بوی سیر را نه از خود و نه از دیگران نمیشنود.
گناه، بوی بدی دارد که خود گناهکار، آن بو را در نمییابد؛ اما آنها که اهل گناه نیستند، کاملا بوی نامطبوع آن را استشمام میکند.
خدا میگوید: «اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ».نور الهی است که آسمان و زمین را روشن کرده است. پس کسی که عالم را روشن ببیند با نور خدا آشنا شده است و باید نور خدا را در خودش هم ببیند؛ چون خود انسان هم جزء آسمان و زمین است.
وقتی میگویی: «اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ»، خود انسان نباید از قلم بیفتد و اگر انسان بخواهد خدا را ببیند، با آن نوری که در خودش هست باید خدا را ببیند، چون نزدیکترین جا به انسان خود انسان است. اگر کسی خدا را در خودش دید چه حالتی پیدا میکند؟ آیا ادعای خدایی میکند که خدا را در خودش دیده است، یا استغفار میکند؟ استغفار میکند. چون میگوید من در محضر خدا چه کردهام، وقتی خدا را در خودش میبیند در مقابل دشمنان خدا احساس ناتوانی نمیکند؛ در مقابل دوستان خدا اظهار خودنمایی نمیکند. مشکل انسان این است که خودش را قبول دارد و میگوید من کسی هستم و چیزی هستم.
همه بدبختیها از همین جا شروع میشود که انسان خودش را چیزی بداند. زمانی خدا را در خودش میبیند که خودش را چیزی نداند. اگر خودش را دید، او را نمیبیند؛ اما اگر او را دید، خودش را نمیبیند و این راهی است که قرار دادهاند برای انسان که ببیند هرچه هست در عالم، آثار خداست، مالکش خداست، ولیاش خداست.
آیت الله #حائری_شیرازی
خداوند، همة فرمانهایش را در یک کلمه خلاصه کرده:
«قولوا لا اله الّا اللّه تفلحوا» بگویید جز او خدایی نیست تا رستگار بشوید.
این جمله یعنی چه؟ حداقل معنای این جمله این است که من خدا نیستم.
شما میگویید مگر کسی ادعا میکند که من خدا هستم؟ نه؛ اما اگر میگوید من خدای خودم نیستم، پس من اختیاردار خودم نیستم و مالک و صاحب دارم. خودم امانتی به دست خودم هستم.
زبان و دستانم، ملک اوست. باید هر لحظه دقت داشته باشم که مالکم گفته است این جمله را بگویم یا نگویم؟ میخواهم نگاه کنم، بگویم مالکم گفته از چشمانت این استفاده را بکن یا این استفاده را نکن. این میشود لا إله الا الله.
«قولوا لا اله الّا اللّه تفلحوا» یعنی انسان بگوید هیچ کس جز حقتعالی خدا نیست و اول از همه، خودم خدا نیستم. از این جهت میگویم، چشمان و دستانم مال من نیستند، اموالم مال من نیستند.
در این حالت انسان پیش خود میگوید اموالی که دست من است، امانت اوست به دست من. وقتی انسان مال کسی را در راهی که او گفته خرج میکند که زورش نمیآید، ملک خودش را در راه خودش خرج کند.
حسین بن علی در عاشورا، عملش میگفت «لا اله الّا اللّه». صبرش میگفت «لا اله الّا اللّه». رفتار و اخلاقش میگفت «لا اله الّا اللّه».
نماز و روزه جزء «لا اله الّا اللّه» است. حال اگر پرسیده شود که روزه گرفتن چه ربطی به «لا اله الّا اللّه» دارد؟ باید گفت که انسان روزه را به امر که میگیرد؟ پاسخ، امر خداوند است. این همان «قولوا لا اله الّا اللّه» است. روزه مستحب میخواهی بگیری، پدرت راضی نمیشود. روزه مستحب را میخوری، این همان «لا اله الّا اللّه» است
✅علی (ع) میفرماید: « فَإِنَّ الْمَرْأَةَ رَیحَانَةٌ، لَیسَتْ بِقَهْرَمَانَة». زن که خدمتکار نیست زن گل است.
مرد وقتی در خانه کار بکند مثل جهاد است کمک زنش ظرف بشوید، خیاطی بکند، بچه داری بکند، جارو بکند. هیچکدام از اینها خروج از شئون خودش نیست که مکروه باشد، بلکه عمل به وظائف شرعیه است و ممدوح است. زن هم که در خانه کار میکند،ثواب بزرگی به او میدهند. نمیگویند وظیفه است.
پرسش و پاسخ تربیتی با مرحوم آیتالله حائری شیرازی
سؤال: نحوه تعامل با فرزندانی که با داد و فریاد میخواهند به مقصود خود برسند، چگونه باید باشد؟
جواب: وقتی بچه با داد و فریاد درخواستی داشته باشد، پدر و مادر با او همکاری نکنند چون اگر به این نتیجه برسد که کلید درِ بسته شده، داد و بیداد است، شیوهای غلط در او نهادینه خواهد شد.
پدر و مادر زمانی به درخواست کودک ترتیب اثر دهند که با حرف منطقی پیش بیاد تا بفهمد آنچیزی که میتواند این قفل را بازکند، منطق است نه احساسات!