در روایات هست روزگاری می‌آید که از اسلام چیزی جز اسم باقی نمی‌ماند.

الان در جامعه ما فقط اسم اسلام باقی مانده است. حتی فرقی بین مسلمان و یهودی و مسیحی و…..نیست. شما در خیابان که راه می‌روی متوجه نمی‌شوی که چه کسی به چه دینی است .همه شبیه هم شده‌اند.همه یک جور لباس می‌پوشند. همه یک جور رفتار می‌کنند.همه یک جور عمل می‌کنند. خیلی از زن‌ها با اینکه مسلمان و شیعه هم هستند ولی بدحجاب هستند! اغلب مردها محاسنشان را می‌تراشند، بعضی مردها کراوات هم می‌زنند. اصلاً برایشان فرقی ندارد که به چه دینی اند.

اما در قدیم این گونه نبود. حتی قیافه مسلمانان با مسیحیان و یهودیان فرق می‌کرد. لباسشان فرق می‌کرد.رفتار و برخوردشان فرق می‌کرد.

این هم از گرفتاری‌هایی است که امروز به آن مبتلا شده‌ایم .

در جامعه‌ای زندگی می‌کنیم که خیلی‌ها به دین پایبند نیستند.

حتی بعضی با دین هم مخالفند و اگر ببینند شما مقید به مسائل دینی هستید شما را مسخره می‌کند، یا به شما اهانت می‌کنند، یا شما را اذیت می‌کنند.

لذا ما باید هر طوری که می‌توانیم سعی کنیم که اسلام فقط اسمش باقی نماند. احکام اسلامی و دستورات دین را در جامعه پیاده کنیم.

مسئولان کشور هم وظیفه دارند تلاش کنند تا جامعه به سمتی برود که معلوم بشود اینجا جامعه اسلامی است.

مردم هم باید به سهم خود در این زمینه سعی کنند و هر کاری که می‌توانند انجام دهند تا احکام اسلامی در جامعه پیاده شود.

هر کس حداقل در خانواده خودش این تلاش را بکند .

حداقل کاری کند که در خانه و خانواده‌اش اسلام غریب نباشد، خدا غریب نباشد، دین غریب نباشد،

بیایید کاری کنیم که خدا و اسلام در جامعه غریب نباشند.


موضوعات: بدون موضوع
   یکشنبه 4 آبان 1404نظر دهید »


فرم در حال بارگذاری ...

رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم وارد مسجد شدند دیدند که زید بن حارث در گوشه‌ای نشسته و رنگ و رویش زرد است.

فرمودند: ای زید حالت چطور است؟ شب را چگونه به صبح رساندی ؟

زید گفت: شب را در حال یقین صبح کردم.

حضرت فرمودند:( هر چیز علامتی دارد. علامت یقین تو چیست؟

گفت: علامتش این است که شب‌ها خوابم نمی‌برد.

حالا ما وقتی می‌خوابیم، دیگر راحت بیدار نمی‌شویم حتی برای نماز صبح هم بیدار نمی‌شویم.اگر کسی ما را بیدار کند باز هم فایده‌ای ندارد.بعضی را که باید در منجنیق بگذارند و پرتابشان کنند تا شاید بیدار شوند.

این خواب سنگین به این دلیل است که ما یقین به خدا و قیامت نداریم. اگر ذره‌ای به این یقین‌ها یقین داشتیم، اصلاً به این راحتی خوابمان نمی‌برد.

خروس‌ها یقینشان از ما بیشتر است .

مگر خروس ساعت کوک می‌کند که هر سحر سر وقت، می‌خواند؟ مگر کسی او را بیدار می‌کند؟

نه!

خودش وظیفه‌اش را به وقتش انجام می‌دهد.

برای همین است که شاعر می‌گوید:

کم ز خروش مباش ،مشت پری بیش نیست

               از سر شب تا به سحر ذکر خدا می‌کند

تلاش کنیم و دعا کنیم که خدا به ما یقین بدهد.

در قدیم بزرگان حتی اگر نماز شبشان قضا می‌شد، ناراحت می‌شدند. نقل کردند که شهید ثانی، شبی، نماز شبش قضا شد، فردا صبح که بیدار شد، تمام روز را گریه کرد.

متاسفانه بعضی آنقدر بی‌غیرت و بی‌خیال هستند که اگر نماز صبحشان قضا بشود اصلاً ناراحت نمی‌شود.

همین آدم بی‌خیال،اگر هزار تومانش گم بشود یک هفته ناراحت است؛ اما حالا که نماز صبحش قضا شده اصلاً ذره‌ای ناراحت نیست! این‌ها بدبخت و بیچاره‌اند.


موضوعات: بدون موضوع
   یکشنبه 4 آبان 1404نظر دهید »


فرم در حال بارگذاری ...

بعضی می‌گویند: چرا ما باید نماز و قرآن را عربی بخوانیم ؟ما فارس هستیم!

خوب این‌ها از لحاظ فکری مریض هستند .چون همین شخص تا به حال نشده که به دکتر بگوید:( چرا این نسخه را انگلیسی می‌نویسید؟ما که فارس هستیم! پس نسخه را فارسی بنویس!)

اما پای دین و خدا که وسط می‌آید می‌گوید:( چرا من نماز را باید عربی بخوانم یا چرا قرآن و دعاها به زبان عربی است؟)

استاد آیت الله حاج شیخ علی اکبر برهان می‌فرمودند:( شیعه‌ای در سال‌های خیلی قبل در بیمارستان شوروی بستری بود. دکتر می‌آید و می‌بیند این مریض قرآن می‌خواند. دکتر به او می‌گوید:( این قرآن عربی است و تو که نمی‌فهمی پس چرا می‌خوانی؟!)

این مریض در جواب می‌گوید: آقای دکتر! نسخه‌هایی که شما به ما می‌دهی هم ما نمی‌دانیم چیست. اما با این حال نسخه را می‌گیریم و می‌بریم داروخانه آن را می‌خواند و به ما دارو می‌دهد. ما هم می‌خوریم.

دین هم به ما دستور داده قرآن بخوانیم که برای مریضی‌های روحی، خوب است. ما هم می‌خوانیم.

لذا اگر کسی این اشکال را گرفت، شما هم این جواب را به او بدهید.


موضوعات: بدون موضوع
   یکشنبه 4 آبان 1404نظر دهید »


فرم در حال بارگذاری ...

کسانی که اعمال خوب زیادی انجام می‌دهند، نماز می‌خوانند، روزه می‌گیرند، خمس و زکات می‌دهند، اخلاق خوب دارند، اما در اعتقاداتشان شک دارند و به یقین نرسیده‌اند، آن شک، بعد از مدتی اعمالشان را از بین می‌برد.

ما بسیاری را دیده‌ایم که مدتی اهل مسجد و هیئت و خدا و پیغمبر بوده‌اند،اما چون به دنبال یقین در اعتقاداتشان نرفته‌اند،و به دنبال این نرفته‌اند که عقایدشان را از راه صحیح یاد بگیرند، بعد از مدتی، دیگر به مسجد نیامده‌اند و حتی دیگر نماز هم نخوانده‌اند.

زیربنای اعمال خوب، اعتقادات درست و صحیح و یقین به آنهاست.

از خدا یقین بخواهید؛ و اگر می‌بینید شیطان گاهی شما را در اعتقادات وسوسه می‌کند، زیاد یاد خدا کنید.

ذکر( لا حول ولا قوه الا بالله العلی العظیم) هم خیلی در وسوسه موثر است.


موضوعات: بدون موضوع
   یکشنبه 4 آبان 1404نظر دهید »


فرم در حال بارگذاری ...

روح انسان خسته می‌شود ؛همانطور که بدن خسته می‌شود.

وقتی بدن خسته می‌شود با استراحت و خوابیدن خستگی اش را رفع می‌کنیم .

خستگی روح را هم باید با شنیدن موعظه رفع کنیم.

مقید باشیم، هم خودمان و هم خانواده‌مان حداقل در هفته یک بار به جلسه موعظه برویم و موعظه بشویم.

این شنیدن موعظه اثرات زیادی دارد.

موعظه باعث می‌شود آدم بیدار شود و غفلت از او دور شود.


موضوعات: بدون موضوع
   یکشنبه 4 آبان 1404نظر دهید »


فرم در حال بارگذاری ...

1 3 4 5 ...6 ...7 8 9 10 11 12 ... 123

آبان 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
جستجو