نهج البلاغه خطبه83
امیرالمؤمنین علی علیه السلام:
🌺فَإِنَّ الدُّنْیَا رَنِقٌ مَشْرَبُهَا، رَدِغٌ مَشْرَعُهَا، یُونِقُ مَنْظَرُهَا، وَ یُوبِقُ مَخْبَرُهَا. غُرُورٌ حَائِلٌ، وَضَوْءٌ آفِلٌ، وَظِلٌّ زَائِلٌ، وَ سِنَادٌ مَائِلٌ،
حَتَّى إِذَا أَنِسَ نَافِرُهَا، وَاطْمَأَنَّ نَاکِرُهَا، قَمَصَتْ بِأَرْجُلِهَا، وَقَنَصَتْ بِأَحْبُلِهَا، وَأَقْصَدَتْ بِأَسْهُمِهَا، وَأَعْلَقَتِ الْمَرْءَ أَوْهَاقَ الْمَنِیَّةِ قَائِدَةً لَهُ إِلَى ضَنْکِ الْمَضْجَعِ، وَ وَحْشَةِ الْمَرْجِعِ، وَ مُعَایَنَةِ الْـمَحَلِّ وَ ثَوَابِ الْعَمَلِ.
دنيا آبشخورش تيره و ورودى به اين آبگاه، پُر گِل و لاى است.
چشم اندازش فريبنده و باطن آن کشنده است. فريبى است گذرا! و پرتوى است، ناپايدار! و سايه اى است، زوال پذير! و تکيه گاهى است، نااستوار! به گونه اى که افرادِ گريزان، به آن انس مى گيرند و منکرانش به آن دل مى بندند،
ولى ناگهان همانند اسبى چموش که غافلگيرانه، پاهاى خود را بلند مى کند و سوار را بر زمين مى کوبد، دنيا آنها را به زمين مى زند! و با دام هاى خود آنها را گرفتار مى سازد! و تيرهاى خود را به سوى آنها پرتاب مى کند!
(آرى) دنيا ريسمان مرگ را بر گلوى او مى افکند و کشان کشان به سوى گورى تنگ و جايگاهى وحشتناک مى برد! جايى که محلّ خويش را در بهشت و دوزخ مى بيند و پاداش اعمال خود را مشاهده مى کند.
نهج البلاغه خطبه83