رضایت به قضای خدا
به غذای الهی راضی باشیم .
ما وظیفه بندگی مان را درست انجام بدهیم، بعد هرچه خدا پیش آورد، بدانیم که بهترین قضا و قدر خواهد بود.
استاد آیت الله برهان ،بچه کوچکی به نام علی اصغر داشت. این بچه داخل حوض حیات افتاد و از دنیا رفت. ایشان میفرمود: من مدتی خیلی ناراحت بودم تا شبی در خواب دیدم که همین بچهام بزرگ شده و کارهای خلافی انجام داده که همه جا آبروی مرا برده است همه میگویند این هم فرزند آیت الله برهان!
از خواب بیدار شدم و خدا را شکر کردم.
بله!
خیلی از مسائلی که در ظاهر برای ما بد است، در واقع به صلاح ماست.
اگر خدا پول به تو داده راضی باش؛ اگر فقیر هستی راضی باش؛ خانه داری راضی باش؛ مستاجر هستی راضی باش؛همه اینها امتحان است.
ما باید مثل بیماران باشیم؛ که پزشک هرچی میگوید، انجام دهیم و تشکر کنیم. الان اگر در بیمارستان بستری شوید و دکتر دستور دهد که به شما دو روز غذا ندهند، شما ناراحت میشوید؟ دکتر را کتک میزنید که چرا گفته به من غذا ندهند؟ یا اگر داروی تلخی به شما بدهد؟ یا آمپول بنویسد به دکتر اعتراض میکنید؟
نه! چون میدانید که دکتر صلاح شما را میخواهد.
در روایت هم هست: که انتم کالمرضی و رب العالمین کالطبیب. یعنی شما مثل مریض هستید و خدا مانند طبیب .
ما باید نسبت به خدا هم همینطور باشیم؛ و بدانیم که خدا صلاح ما را میخواهد، ما وظیفه بندگیمان را درست انجام بدهیم، خدا خودش روش خدایی کردنش را بلد است.