درخت و میوه
هنگامی که درختهای باغی رشد میکنند و باغبان برگ درختها را میبیند، خوشحال میشود؛ اما او چشمانتظار شکوفهها و گلکردن درختهاست؛ باز چشمِ انتظارش به شکوفهها نیست، بلکه به میوۀ آن درختهاست.
دیدگاه مکتب این است که وقتی به گُلِ هستی و به سیارات و ستارگان و دیگر پدیدهها نگاه کنیم، همۀ کهکشانهای وسیع یک طرف، و زمینی که محل آزمایش و آفرینش انسان در آن است، طرف دیگر؛ یعنی اگر آفرینش باغ باشد، انسان میوۀ آن است، و باغبان همۀ آنها را برای این میوه کاشته است. کسی که «جهاد فیسبیلالله» میکند و در راه خدا گام مینهد، میوۀ این باغ است، و چشم باغبان از باغ به میوۀ آن است. مسلمانان و دیگر مؤمنان برگ یا شکوفههای این درختاند که بر زیبایی و عظمت باغ میافزایند؛ اما آن کسی که جانش را در این راه میگذارد، میوۀ این باغ است. اگر جهاد نباشد، نتیجهاش این است که این میوه بهوجود نمیآید. اگر این تلخیها و آتشها و فشارها نباشد، آن چیزی که همۀ این خلقت بهخاطر او پدید آمده است، تعطیل میشود. از روز اولی که خدا خمیر این عالم را ساخت و بعد به این صورت درآورد و ستارهها و کهکشانها و منظومۀ شمسی را پدید آورد، و زمین را یکی از سیارههای منظومۀ شمسی قرار داد، برای آن بود که کسی را در اینجا درست کند که میوۀ باغ آفرینش باشد.