جهاد اکبر
وقتی مسلمانان از جنگی برمیگشتند، رسول خدا به آنها فرمودند:آفرین به قومی که جهاد اصغر و کوچک را انجام دادند، اما جهاد اکبر و بزرگتر باقی مانده است .
حالا این بندگان خدا با سر و صورت زخمی و جراحات و تشنگی و سختی، تعجب کردند. گفتند: دیگر ما چه کار کنیم؟ جهاد اکبر چیست؟
حضرت فرمودند:جهاد با نفس.
دشمنترین دشمنان شما همین نفسی است که در وجود شماست.
نفس شما مانند بچه کوچک است ؛چطور بچه در خیابان چیزی میبیند و دلش میخواهد؛ نفس شما هم همینطور است؛ هرچه ببیند دلش میخواهد.
ز دست دیده و دل هر دو فریاد
که هرچه دیده بیند دل کند یاد
جهاد اکبر این است که هر کاری که دلت میخواهد انجام ندهی؛
بلکه هر کار که خدا راضی است و دین گفته انجام بدهیم.
آیت الله مجتهدی تهرانی میفرمود: من هشت یا نه ساله بودم .معلمی داشتم به نام آقای ادیب.
یادم هست که ایشان میگفت: اگر پدرتان امروز به شما پول داد و دلتان بستنی خواست، بستنی نخرید؛بروید یک خوراکی دیگر بخرید. از الان خلاف خواسته نفستان عمل کنید که بزرگتر شدید بتوانید از گناه دوری کنید.
ببینید باید از همان بچگی جلوی نفس را گرفت وگرنه در بزرگی نمیتوانید آن را کنترل کنید.