جنگ ۱۲ روزه عریانترین نمونه تعامل جهان غرب با کشورهای دیگر
📛 جنگ ۱۲ روزه عریانترین نمونه تعامل جهان غرب با کشورهای دیگر
👈 ایران هیچوقت تابع نظم ظالمانه غربی نشده و ایرانِ جمهوری اسلامی، یک ساختار متفاوت را مطرح کرده است، و خود نماد مقاومت در برابر این نظام سلطه است. و غرب هم دقیقاً به معنای غرب فکری، تعبیر درستی است؛ چرا که همه اینها در کنار یکدیگر جبههای علیه ایران تشکیل دادهاند، چون ایران را مزاحم قدرت، نفوذ و تسلط خود میدانند و در پی تسلط بر این عضو یاغی نظم کهن جهانی هستند. میخواهند ایران را تسلیم کنند، بهاصطلاح «درس ادب» بدهند؛ اما طبیعتاً ایران در برابر این موضوع کوتاه نخواهد آمد.
👌نکته اینجاست که بهروشنی، همه ساختارهای ادعاییِ نظم جهانی و قوانین بینالمللی را زیر پا گذاشتهاند؛ از آمریکا که به تأسیسات هستهای ما بهطور غیرقانونی حمله کرد، تا خود رژیم صهیونیستی که در نوک پیکان حمله قرار دارد؛ از صدراعظم آلمان که آن سخن وقیحانه را بر زبان آورد و ایران را با جنگ جهانی دوم مقایسه کرد و آن تعبیر زشت را درباره کشور ما به کار برد، تا حمایتهای دیگر کشورهای اروپایی. اروپاییهایی که میگوییم، همان تروئیکای اروپایی هستند که مدعی دموکراسی در جهان غرباند. دیدیم که چگونه با ما رفتار کردند؛ از تصمیماتی که در آژانس هستهای گرفتند تا تحریمهایی که پیشتر علیه ما اعمال کردند و ادامه همان روند. این رفتار عریان باید برای ما یک درس عبرت باشد؛ باید نشان دهد و فهم شود که اروپا و آمریکا و بهطور کلی غرب، جز به تسلیم ما راضی نمیشوند. البته تسلیم در نگاه آنان نه به معنای دوستی یا کوتاهآمدن، بلکه به معنای بردگی است؛ یعنی هرچه دیکته کردند، ما بپذیریم، حاکمیت و حکومتمان را آنها تعیین کنند و منصوب نمایند. این معنای واقعی تعامل غرب با ماست.
🔻اما نکته مهم این است که تنها راهحل در برابر این وضعیت، قدرتمند شدن است. هیچ چارهای جز قدرتمند شدن در این دنیا نداریم. این قاعده فقط برای ایران نیست؛ برای همه کشورهایی است که میخواهند مستقل، آزاد و پیشرفته باشند. برای قدرتمند شدن نیز خودکفایی و دانش از نخستین و ضروریترین گامهاست. ما در حوزه دفاعی و موشکی این را بهوضوح دیدهایم؛ زمانی میگفتند دوره موشکها گذشته و دیگر اهمیت ندارد، اما در عمل به بهترین شکل دیدیم چرا باید در این مسیر حرکت کنیم، چون باید از خود دفاع کنیم.
👌 در مسائل دیگر نیز همین است. درباره تحریمهای آمریکا و اروپا، هیچگاه نباید تصور کرد که آنها تحریمها را بهراحتی برمیدارند. اگر هم چنین کنند، فقط در شرایطی است که ما را وابسته به خود نگه دارند. بنابراین تنها کار درست این است که بتوانیم تحریمها را خنثی کنیم. حتی «دور زدن تحریم» هم مربوط به ده یا بیست سال پیش بود؛ امروز تنها راه، خنثیسازی تحریمهاست، یعنی پیشرفتِ واقعی در دانش و فناوری تا بتوانیم نیازهای خود را بدون اتکا به آنها تأمین کنیم یا در همکاری با کشورهای جایگزین، مسیرهای جدیدی بگشاییم.
‼ تفکر کهنه و کلیشهایِ اینکه آمریکا «کدخدای جهان» است و سه کشور اروپایی هم ادارهکنندگان نظم جهانیاند، سالهاست از میان رفته است، اما متأسفانه آنقدر در ذهن جامعه ما ریشه دوانده که برخی سیاستمداران هنوز تصور میکنند فقط این کشورها مهماند و اگر رضایت آنها جلب نشود، کاری از پیش نخواهیم برد. این اساساً اشتباه است، زیرا ساختار جهان تغییر کرده است. به اذعان خود کشورهای غربی نیز این تغییر رخ داده است؛ در سال ۲۰۲۰، اروپاییها در کنفرانس امنیتی مونیخ اعلام کردند که غربگرایی و الگو بودن غرب از میان رفتهاند و خودشان نتوانستهاند الگوی تازهای ارائه کنند. گفتند که دیگر کسی نمیخواهد مانند ما باشد یا از ما تبعیت کند.
🔚 این سخنان را پنج تا پنجونیم سال پیش خودِ اروپاییها گفتند، نه دیگران. آنان اذعان داشتند که غرب دیگر آن سلطه سابق را ندارد. شاخصهای مختلف اقتصادی و سیاسی نیز همین را نشان میدهد؛ غرب دیگر قدرت برتر نیست. نمیگوییم ضعیف شده به معنای بیقدرتی مطلق، اما اکنون یکی از دهها قدرت تأثیرگذار در جهان است، نه تنها قدرت. امروز دهها ساختار قدرت وجود دارد و غرب فقط بخشی از آنهاست؛ دیگر آن «پُزِ رهبری جهان» را ندارد. این نکته مهمی است که باید درک شود و نسبت به آن آگاهی پیدا کنیم.