معاون فرهنگی

معاون فرهنگی

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

محبت اهل بیت علیه السلام

10 آبان 1404 توسط دهقان

امام باقر علیه السلام فرمود: اگر سنگی هم ما را دوست داشته باشد خداوند آن را با ما محشور خواهد کرد.مگر دین چیزی جز حب است؟

البته محبت بدون عمل و پیروی از آنان،فایده‌ای ندارد، خداوند هم در قرآن فرموده:

ان کنتم تحبون الله فاتبعونی یحببکم الله

بدون اینکه انسان اعمالش را با اعمال اهل بیت تطبیق دهد و خودش را به آنها شبیه کند که نمی‌تواند بگوید من اهل بیت را دوست دارم.

چون اعتقاد شیعیان این است که اهل بیت کارهای آنها را می‌بینند و از همه زندگی آنها مطلع هستند. شیعیان اهل بیت را حاضر و ناظر اعمالشان می‌دانند؛ پس کسی که  اعمالش شبیه به آنها نیست نمی‌تواند ادعای دوستی آنها را بکند؛ باید ما تصمیم بگیریم و سعی کنیم کارهایمان مقبول خدا و اهل بیت باشد.

 نظر دهید »

ظرف دل

10 آبان 1404 توسط دهقان

حضرت خضر به حضرت موسی علیه السلام توصیه کرد: بدان که قلب تو مثل ظرفی است. همیشه نگاه کن ببین که با چه قلب خودت را پر می‌کنی و می‌خواهی از آن به مردم هم بدهی.

انسان باید سعی کند اول قلب خودش را پر از مطالب مفید ،حکمت و علم کند و سپس سراغ تربیت مردم برود. اگر قلب انسان خالی از حکمت و علم باشد، نمی‌تواند به مردم فایده‌ای برساند. کسی که بدون علم و دانش می‌خواهند به مردم یاد دهند معمولاً مردم را گمراه می‌کنند.

در روایات دیگر هم آمده است که قلب انسان مثل ظرف است. و بهترین ظرف‌ها ظرفی است که جای بیشتری داشته باشد و بزرگتر  باشد.

بهترین قلب‌ها هم قلبی است که گرفتاری بیهوده کمتری داشته باشد و بیشتر آماده یادگیری باشد.

اگر شما خودت و دلت را مشغول مسائلی کنی که به درد دین و دنیایت نمی‌خورد،در نتیجه، قلبت جایی برای مطالعه مفید ندارد.

لذا بعضی سراغ درس خواندن می‌روند ولی به جایی نمی‌رسند؛ حتی درس‌هایی هم که خوانده‌اند درست یاد نمی‌گیرند؛ دلیلش این است که دل و قلبشان مشغول چیزهای دیگر است مطالب علمی را درست متوجه نمی‌شوند و این مسائل ، در دلشان ثابت و ماندگار نمی‌شود.

 نظر دهید »

انواع قلب ها

10 آبان 1404 توسط دهقان

روایتی از امیرالمومنین هست که فرمودند: قلب‌ها سه نوع هستند:

۱. قلبی که مشهور به دنیاست؛ که نصیبش سختی و بلا می‌شود.

یعنی دغدغه خودش و دلش خدا و نماز و روزه و خمس و زکات نیست؛ بلکه تنها دغدغه‌اش، پول است؛تنها دغدغه‌اش ،ماشین گران قیمت است؛ تنها دغدغه‌اش خانه هزار متری است؛ دغدغه‌اش خوشگذرانی و غذای خوب است ؛اما اصلاً ذره‌ای به فکر خدا و قبر و قیامت نیست.

یا نماز نمی‌خواند؛یا اگر هم می‌خواند آخر وقت و با حواس پرت.

کاسبی هم که می‌کند، فکر حلال و حرام نیست‌ نه مسائل شرعی کاسبیش را بلد است و نه دقت در کسب و کارش دارد .ربا می‌خورد؛ گران فروشی می‌کند؛ سر مردم را کلاه می‌گذارد؛ غش در معامله می‌کند،جنس قلابی دست مردم می‌دهد. چون تنها فکرش این است که پول بیشتری در بیاورد، حتی از راه حرام.

خب چنین کسی جز سختی در پیش ندارد. باید شبانه روز کار کند و زحمت بکشد؛ آخرش هم از دنیا،همان قدر که خدا می‌خواهد به او می‌رسد. چکش برگشت می‌خورد؛ سفته‌اش را به اجرا می‌گذارد؛ با خانواده‌اش اختلاف پیدا می‌کند؛ پسرش چون اهل خدا نیست معتاد می‌شود؛ بچه‌هایش هم چون اهل دنیا هستند خلافکار می‌شوند و هر روز باید به کلانتری برود و ….این‌ها سختی‌های اهل دنیا بودن است.

۲.قلبی که مشغول به آخرت است؛ که درجات بالایی نصیبش می‌شود.

یکی دیگر از قلب‌ها،قلبی است که اهل عبادت است؛ اهل خدا و قیامت است؛ اهل کار خیر است؛ اهل کاسبی حلال است که از حلال پول به دست آورد و در راه حلال و در راه خدا خرج کند.

لذا مغازه‌اش را اول وقت می‌بندد و سراغ نماز و خدا می‌رود ؛مسائل کسب و کارش را یاد می‌گیرد؛ و به حق الناس و مال مردم دقت می‌کند؛ چون برایش مهم این است که در قیامت یا جهنمی‌ها نباشد.

چنین کسی، هم در دنیا بدون سختی‌های اهل دنیا زندگی می‌کند و هم در آخرت رو سفید است و بهش نصیبش می‌شود.

۳. قلبی که مشغول مولا است؛ که هم دنیا دارد و هم آخرت و هم خدا.

یعنی قلبی که نه تنها برای دنیا دغدغه ندارد؛ هر که برای بهشت و جهنم هم دغدغه‌ای ندارد؛ فقط دغدغه‌اش رضایت خداست.فقط کار را برای خدا انجام می‌دهد .اصلاً کاری ندارد که مزد می‌دهند یا نه .

بیشتر ما برای ترس از جهنم نماز می‌خوانیم. اگر جهنم نبود خیلی از ما نماز هم نمی‌خواندیم.

تو بندگی چو گدایان به شرط مزد نکن

           که دوست خود روش بند پروری داند

امیرالمومنین علی علیه السلام فرمود: خدایا من تو رو عبادت می‌کنم ؛نه برای ترس از جهنم است و نه برای امید به بهشت؛ بلکه برای آن است که تو را مستحق عبادت دیده‌ام و عبادتت می‌کنم.

چنین کسی هم دنیا نصیبش می‌شود ؛هم در آخرت جایگاه خوبی دارد و هم خدا هوایش را دارد.

چون در روایت آمده است :کسی که برای خدا باشد، خدا هم برای اوست.

این افراد در دنیا و سلطنت می‌کنند.

با خدا باش پادشاهی کن

           بی خدا باش و هرچه خواهی کن

 نظر دهید »

✍ امام خمینی ره: همه ما مأمور به ادای تکلیف و وظیفه‌ایم نه مأمور به نتیجه. (صحیفه امام، ج ۲۱، ص ۲۸۴)

10 آبان 1404 توسط دهقان

✍ امام خمینی ره: همه ما مأمور به ادای تکلیف و وظیفه‌ایم نه مأمور به نتیجه. (صحیفه امام، ج ۲۱، ص ۲۸۴)
این جملهٔ معروف و مهم حضرت امام ره نیازمند کمی شرح و تبیین است. این که ایشان فرمودند ما مأمور به نتیجه نیستیم به این معنا نیست که مؤمن برای رسیدن به نتیجهٔ مطلوب و آرمانی تلاش نکند، بلکه باید برای رسیدن به نتیجه برنامه‌ریزی و تلاش کرد. مأمور بودن به تکلیف به معنای رفع تکلیف نیست که کار را انجام بدهیم تا از ما رفع تکلیف بشود و نتیجه مهم نباشد. مؤمن باید کاری که بر عهدهٔ اوست به بهترین وجه ممکن انجام دهد و برای رسیدن به نتیجهٔ مطلوب، بهترین برنامه‌ریزی و بیشترین تلاش را مبذول بدارد؛ اما ممکن است با وجود عمل دقیق به وظیفه و تکلیف، به دلایلی نتیجهٔ مطلوب، حاصل نشود.

❓دلیل مطلب از نگاه فلسفی این است که هر پدیده‌ای برای وجود یافتن، نیازمند مجموعه‌ای از علل است که مجموع آن علل را “علت تامّه” می‌گویند. مثلا یک گیاه برای روییدن نیازمند چند عامل است: بذر، خاک، آب، هوا و نور که مجموع آنها رارعلت تامه می‌نامیم.

💢 در پدیده‌های انسانی، اختیار و اراده و فعل انسان، یکی از اجزاء علت تامّه است، البته که مهمترین جزء آن است. با این وجود، علل و عوامل دیگری هم وجود دارد که برای رسیدن به نتیجه، لازم است، اما خارج از ارادهٔ انسان است.

💥 انسان فقط نسبت به افعال اختیاری خود، تکلیف دارد و خداوند انسان را فقط نسبت به افعال اختیاری او مؤاخذه می‌کند، نه اموری که خارج از ارادهٔ اوست.

👈 نتیجه این که خداوند، انسان را نسبت به حصول نتیجه، مورد سؤال قرار نمی‌دهد، بلکه نسبت به سعی و تلاش و ارادهٔ او مورد سؤال قرار می‌دهد. ممکن است نتیجه به دلیلی که توضیح دادیم حاصل نشود، اما انسان به دلیل تلاشی که برای انجام وظیفه داشته بهترین پاداش‌ها را بگیرد.

⏪ حاصل آن که، مؤمن، مأمور به انجام تکلیف و وظیفه است و نسبت به رسیدن به نتیجه، تکلیفی ندارد؛ اما برای رسیدن به نتیجه باید بهترین تلاش‌های خود را مبذول بدارد. مثلا مؤمنین نسبت به زمینه‌سازی ظهور، مکلف هستند و باید تا حد توان، زمینه را برای ظهور فراهم کنند، اما اگر در دورهٔ حیات آنها ظهور صورت نگرفت آنها مورد مؤاخذه قرار نمی‌گیرند.

 

 نظر دهید »

نمایشی بنام حقوق زنان

10 آبان 1404 توسط دهقان

نمایشی بنام حقوق زنان

حالا که سر و صداها خوابید. حالا که جامعه چند روز درگیر شد و به فراموشی سپرد تا در روزهای آینده به سراغ داستان جدید برود… من نمیدانم پژمان جمشیدی متهم است یا مجرم. شرع اسلام و اخلاق اهل بیت علیهم السلام اجازه قضاوت و دامن زدن به گناه شخصی دیگران را نمیدهد. مساله نوع روبرو شدن جامعه با یک خبر است. یک طرف این ماجرا یک دختر بود. همین کافی نبود که جامعه سمت دختر باشد! چرا کسی نگفت: در جامعه مردسالار ایران حق زنان را می خورند! چرا کسی برای این خواهرمان به سبک شروین شعر نخواند. چرا کسی فورا حق را به دختر نداد؟ مساله شخص پژمان و پدارم نیست. مساله نوع مواجهه و روبرو شدن با یک مساله با دو استاندارد است. تمام کسانیکه همیشه مدعی بودند که ما حق قضاوت نداریم! فورا قضاوت کردند حتی یک درصد به دختر شاکی حق ندادند.

حق را با شخص نباید شناخت. اگر فرد محبوبی بود حق را با او بسنجیم. حق را اینگونه تعیین نمی‌کنند. این رفتار نشان داد ته ذهن ما هنوز همان روال ادامه دارد ولی دوست داریم خودمان را طرفدار حقوق زنان معرفی کنیم و ژست بگیریم.

این طبیعی نیست. ان شاالله خبر رد شود.

 نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • ...
  • 5
  • ...
  • 6
  • 7
  • 8
  • ...
  • 9
  • ...
  • 10
  • 11
  • 12
  • ...
  • 141
آبان 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30

معاون فرهنگی

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس