معاون فرهنگی نوشهر

معاون فرهنگی نوشهر

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

گزیده ای از کتاب انسان ۲۵۰ ساله

04 آبان 1404 توسط دهقان

کار مهم پیامبر خدا، دعوت به حق و حقیقت و جهاد در راه این دعوت بود.در مقابل دنیای ظلمانی زمان خود، پیغمبر اکرم دچار تشویش نشد. چه آن روزی که در مکه تنها بود، یا جمع کوچکی از مسلمین او را احاطه کرده بود و در مقابل او سران متکبر عرب. صنادید قریش، گردنکشان، با اخلاقهای خشن ،با دست‌های قدرتمند قرار گرفته بودند ،و یا عامه مردمی که از معرفت نصیبی نبرده بودند، وحشت نکرد؛ سخن حق خود را گفت، تکرار کرد ،تبیین کرد، روشن کرد، اهانت‌ها را تحمل کرد، سختی‌ها و رنج‌ها را به جان خرید، تا توانست جمع کثیری را مسلمان کند؛ و چه آن وقتی که حکومتی تشکیل داد، حکومت اسلامی و خود در موضع رئیس این حکومت ،قدرت را به دست گرفت. آن روز هم، دشمنان و معارضان گوناگونی در مقابل پیغمبر بودند؛ چه گروه‌های مسلح عرب _ وحشی‌هایی که در بیابان‌های حجاز و یمامه، همه جا پراکنده بودند و دعوت اسلام باید آنها را اصلاح می کرد و آنها مقاومت می‌کردند_
و چه پادشاهان بزرگ دنیای آن روز، دو ابر قدرت آن روز عالم ،یعنی ایران و امپراتوری روم.
پیغمبر نامه‌ها نوشت، مجادله‌ها کرد، سخن‌ها گفت ،لشکرکشی‌ها کرد، سختی‌ها کشید، در محاصره اقتصادی افتاد ،کار به جایی رسید که مردم مدینه دو روز و سه روز گاهی نان برای خوردن پیدا نمی‌کردند. تهدیدهای فراوان از همه طرف، پیغمبر را احاطه کرد .بعضی از مردم نگران می‌شدند،بعضی متزلزل می‌شدند، بعضی نق می‌زدند، بعضی پیغمبر را به ملایمت و سازش تشویق می‌کردند ،اما پیغمبر در این صحنه دعوت و جهاد یک لحظه دچار سستی نشد و نشد و با قدرت جامعه اسلامی را پیش برد و برد، تا به اوج عزت و قدرت رساند ؛و همان نظام و جامعه بود که در سال‌های بعد توانست به قدرت اول دنیا تبدیل بشود به برکت ایستادگی پیغمبر در میدان‌های نبرد و دعوت .

برگرفته شده از کتاب انسان ۲۵۰ ساله حلقه دوم صفحه ۲۹ و۳۰

 نظر دهید »

اخلاص

04 آبان 1404 توسط دهقان

در بعضی از روایات آمده است که: اگر کسی چهل روز خالص شود و در عملش ریا نکند و عملش را به کسی نشان ندهد چشمه‌های حکمت را خدا بر قلبش جاری می‌کند.

در گذشته بعضی اینطوری بودند. سید کریم پینه دوز در بازار پینه دوزی می‌کرد؛کسی بود که علما می‌رفتند تا موعظه‌شان کند؛ حاج شیخ مرتضی زاهد و حاج میرزا عبدالعلی تهرانی می‌رفتند خدمت ایشان. ایشان درس نخوانده بود ولی سخن که می‌گفت انسان استفاده می‌کرد.

در روایتی آمده است که: ای فرزند آدم !عملت را خالص کن چون آن کسی که عملت را باید بپذیرد خیلی دقیق به عملت نگاه می‌کند و اگر ذره‌ای ناخالصی داشته باشد نمی‌پذیرد.

اگر عملت را خالص کنی ،کمشم برای تو کافیست لازم است.لازم نیست زیاد عبادت کنی و عمل انجام بدهی؛ عمل خالص، کمش هم زیاد است؛ مثل غذا؛ اگر شما یک سیخ کباب چنجه بخوری فایده‌اش از دو کاسه آش رشته بیشتر است؛ در عمل هم همینطور است عمل کم خالصانه،مانند همان یک سیخ کباب و چنجه است.

اصلاً دنبال عمل خالص بگردیم.

حاج میرزا جواد آقا ملکی تبریزی، که قبرشان در قبرستان شیخان قم است،یک روز از خانه بیرون می‌آید که به روضه برود؛ دو جا روزه بوده ؛یکی سمت راست خانه‌اش و یکی سمت چپ خانه‌اش؛ ایشان وقتی از خانه بیرون آمد به سمت روضه سمت راستی رفت؛چند قدم که رفت ایستاد با خودش فکر کرد که من چرا به آن روزه دیگر نرفتم ؟وقتی دقت کرد دید که در این روزه سمت راستی، مسئله‌ای هست که ناخالصی دارد؛ برگشت و به روضه دیگر رفت.

علمای سابق همه مراقبت می‌کردند و در هر عملشان دقت نظر داشتند.

حاج شیخ عباس قمی _صاحب مفاتیح الجنان_ را به مسجد گوهرشاد برای پیش نمازی دعوت کردند؛ ایشان آمد و به نماز ایستاد؛ حین نماز شنید که از انتهای مسجد گوهرشاد مردم فریاد می‌زنند:یا الله! (یعنی دید جمعیت زیاد است و ممکن است ناخالصی و حکم در نماز خودش ایجاد شود) دیگر پیش نمازی مسجد گوهرشاد را قبول نکرد.

حاج سید جعفر دربندی از بزرگان قدیم بود. ایشان در شمیران پیش نماز مسجد بود. روزی فهمید که همه نمازهای جماعت شمیران بر اثر نماز جماعت ایشان تعطیل شده و همه مردم به نماز جماعت ایشان می‌آیند. وقتی متوجه این قضیه شد نماز جماعتش را تعطیل کرد و به تهران آمد.

حاج شیخ عباس قمی در مسجد گوهرشاد بالای منبر بود. یک وقتی  دید حاج شیخ عباس تربتی از علمای معروف گذشته پای منبر ایشان نشسته. بالای منبر اعلام کرد که در ماه رمضان از منبر حاج شیخ عباس تربتی استفاده می‌کنیم و از منبر پایین آمد و حاج شیخ عباس تربتی را به بالای منبر فرستاد.

در برخی روایات هم آمده است که: خدا فرمود: ای ریاکار! برای چه ریا می‌کنی؟ برای آنکه در دل مردم جا کنی؟ تو بیا خالص شو. ما برای تو بیشتر مرید جمع می‌کنیم و محبتت را در دل همه مردم می‌گذرانیم .

مصادیق این حدیث زیاد است. امام خمینی، حاج شیخ محمد حسین زاهد، حاج شیخ مرتضی زاهد،و….

 نظر دهید »

عبادت چه زمانی مفید است؟

04 آبان 1404 توسط دهقان

حضرت موسی بن عمران علیه السلام به مردی رسید که در سجده بود؛حضرت عبور کرد و به کارهایش رسید؛ وقتی برگشت، دید که آن مرد هنوز در سجده است؛ حضرت موسی علیه السلام تعجب کرد و به آن مرد گفت: تو چقدر آدم خوبی هستی. اگر حاجتت دست من بود حتماً آن را روا می‌کردم.

خداوند وحی فرستاد:ای موسی! چه می‌گویی؟ اگر این مرد آنقدر سجده کند که گردنش قطع شود،باز هم فایده ندارد.

مگر آنکه از آن چیزهایی که من مکروه کرده‌ام روی بگرداند و به چیزهایی روی آورد که من دوست دارم .

یعنی سجده او ظاهری است؛و در وجود خودش صدها بدی دارد؛ مثلاً اهل غیبت است؛ اهل دروغ است؛ اهل خمس و زکات نیست؛ به نامحرم نگاه می‌کند ؛و….

پس عبادت ما وقتی مفید است که از گناهان دوری کنیم.

                                    کافی ج۸ ص ۱۲۹

 نظر دهید »

مثل روزهای جنگ....

04 آبان 1404 توسط دهقان

بنده، حسن تهرانی مقدم و سه تن دیگر قرار بود طی یک جلسه در خصوص پروژه‌ای که در دست داشتیم ،با مقام معظم رهبری دیدار کنیم.

همیشه فکر می‌کردیم این پروژه طی ۱۰ سال به مرحله بهره‌برداری برسد، اما به سرعت و طی یک سال به نتیجه رسید.

اما صحنه‌ای که برای همیشه از آن جلسه در ذهن من مانده این است که وقتی آقا تشریف آوردند و کار را دیدند،با دست بر دوش حسن تهرانی مقدم زدند و فرمودند:( حسن مقدم به هر قول و وعده‌ای که به ما داده وفا کرده و ندیده‌ام وعده‌ای بدهد و به آن عمل نکند )بعد هم همان جا پیشانی حسن را بوسیدند.

وقتی من فرمانده نیروی هوایی سپاه بودم ،حسن مقدم فرمانده موشکی بود. یادم هست یک روز با حسن مقدم از ستاد نیروی هوایی سپاه با ماشین به سمت محدوده‌ای که او و همرزمانش بعداً آنجا به شهادت رسیدند، رفتیم و در راه با هم صحبت می‌کردیم.

بعد از بازگشت به حسن گفتم، باید با همان فرهنگ دفاع مقدس و به دور از بروکراسی بایستیم و کار را شروع کنیم .یک مرتبه حسن به راننده ماشین گفت: ترمز کن با هم پیاده شدیم. او من را در آغوش گرفت و گفت:( باقر مردونه مثل روزهای  جبهه جنگ ؟) گفتم : حسن! مثل همان دوران و به دور از بروکراسی و به هم قول دادیم که این کار را انجام دهیم و انصافاً حسن روی قولش پایدار ماند و امروز ثمره آن حرکات را می‌بینیم که دشمن جرات تعرض به کشور را ندارد.

                                   محمد باقر قالیباف

 نظر دهید »

در پنج وقت دعا مستجاب است

04 آبان 1404 توسط دهقان

در روایتی آمده است :که در پنج زمان درهای آسمان باز می‌شود و دعا مستجاب است:

۱ وقتی که باران می‌آید.

وقتی که باران می‌آید وضو بگیرید و دعا کنید. حتی خوب است بروید زیر باران و دعا کنید .

۲. در زمان جنگ .

وقتی که جنگ است و برخی شهید می‌شوند و با دشمنان اسلام می‌جنگند و آنان را به درک واصل می‌کنند هم دعا مستجاب است.

۳. در وقت اذان

یکی از وقت‌هایی که دعا مستجاب می‌شود، وقت اذان است. وقتی شنیدید اذان می‌گویند دست‌ها را بلند کنید و دعا کنید .

۴.در وقت قرائت قرآن

در مجالس قرائت قرآن مرسوم است در پایان جلسه دعا می‌کنند. قرآن کلام خداست و وقتی کلام خدا را می‌خوانید یا کسی دارد می‌خواند، اگر دعا کنید ،به برکت قرآن، دعایتان مستجاب می‌شود.

۵.در وقت ظهر .

سر ظهر که وقت نماز است هم دعا مستجاب می‌شود .

اما نکته مهم این است که همه این‌ها در صورتی است که ما مانعی برای مستجاب شدن دعا ایجاد نکرده باشیم؛ اگر من اهل مال حرام باشم، اهل گناه باشم، اهل خدا و پیغمبر نباشم، و متدین نباشم نباید توقع داشته باشم که خداوند دعایم را مستجاب کند.

ارشاد القلوب الی الصواب جلد ۱ صفحه ۶۹

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 258
  • 259
  • 260
  • ...
  • 261
  • ...
  • 262
  • 263
  • 264
  • ...
  • 265
  • ...
  • 266
  • 267
  • 268
  • ...
  • 384
دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

معاون فرهنگی نوشهر

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس