معاون فرهنگی نوشهر

معاون فرهنگی نوشهر

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

چرا دوره غیبت استمرار پیدا کرده است؟

28 آذر 1404 توسط دهقان

🔹چرا دوره غیبت استمرار پیدا کرده است؟

🔸امام زمان عج الله، وقتی مالک امت می‌شود که امت تابع حجت درونی‌اش (عقل) بشود. این حجت درونی، حلقه واسطه بین انسان و حجت بیرونی (انبیاء و امامان معصوم علیهم السلام) است.

آنهایی که با حجت بیرونی درگیر می‌شوند و سنگ به آن میزنند، قبلاً به حجت درونیشان سنگ پرانی کردهاند. کسانی که با علی و فاطمه علیهم السلام، آن طور رفتار کردند، قبلاً با حجت درونیشان این رفتار را کردهاند. قبلاً به حجت درونی خود بند انداخته و آن را به اطاعت از هوی و هوس وادارش کردهاند. قبلاً در، به پهلوی حجت درونی خود زدهاند.

برای شروع کار، باید با حجت درونی خود تجدید بیعت کنید. بگردید و آن حجت درونی را در خود پیدا کنید و آن همان عقلی است که به شما دادهاند.

 

 نظر دهید »

به سوی خدا فرار کنید. «فراری» چه میکند؟

28 آذر 1404 توسط دهقان

قرآن میفرماید: «ففرّوا الیاللّه» به سوی خدا فرار کنید. «فراری» چه میکند؟ هرچه چیزی مثل زمین و خانه، یخچال و تلویزیون داشته باشد نقد میکند؛ سپس ریالها را به ارز تبدیل میکند. شب و روز در تدارک فرار است. حاضر است هر کاری کند تا تاریخ خروجش را یک روز حتی یکساعت جلو بیندازد.
مؤمن هرچه دارد، باید همه را نقد و تبدیل به ارز آخرت کند. ارز دنیا فانی  ارز آخرت باقی است.
مؤمن وقتی همهی کارهایش را کرد، اگر بگویند «امروز بیا» راحتتر است تا بگویند فردا. فراری میگوید، ممکن است از توی پروندهام چیزی در بیاید که ممنوعالخروج بشوم. مؤمن میگوید، تا الان نلغزیدهام، اما اگر اتفاقی بیفتد و سقوط کنم چه؟ بهتر است تا پاک هستم بروم. در سوره جمعه میگوید: «اگر واقعا خدا را دوست میدارید و از اولیاء اللّه هستید آرزوی مرگ کنید» اما چرا ما جرأت نداریم آرزوی مرگ کنیم؟ چون ارزمان را تبدیل نکردهایم. خانهی آنطرف را نساختهایم.
اینکه خطیب جمعه میگوید، تقوا را رعایت کنید، یعنی هر که ارزهایش را تبدیل نکرده، زودتر تبدیل کند، هر که گذرنامهاش را نگرفته، زودتر بگیرد، هر که برای فرار به سوی خدا آماده نشده، زودتر آماده شود. چرا؟ چون اجل به سلیمان هم مهلت نمیدهد.
حضرت سلیمان ایستاده بود و به مسجدالاقصی که ساخته میشد نظاره میکرد که عزرائیل آمد. سلیمان(ع) به عصایش تکیه داده بود. گفت: فرصتی! گفت: نه! گفت: همین؟ گفت: همین! ایستاده قبض روح شد. همینطور تکیه به عصا، ایستاده برجای ماند. تمام خدمه از آدمها و دیوها که کار میکردند همچنان ادامه دادند. مدتها گذشت و آنها میپنداشتند که این هم یکی دیگر از معجزات سلیمان(ع) است که بهطعام و غذا نیاز ندارد؛ تا آنکه موریانه به امر خدا عصا را خورد و عصا فرو ریخت و سلیمان افتاد. قانون خدا چنین است!

 

 نظر دهید »

چینی ها قطب نما رو احتراع کردند

28 آذر 1404 توسط دهقان

در کشتی، بعد از درنوردیدن مسافتی کوتاه از ساحل، به هر طرف نگاه کنید، بالای سرتان یا ابر است یا آسمان. در زمانهای قدیم، از ستارهها برای شناختن راه استفاده میکردند اما به محض ابری شدن هوا، کشتی دیگر نمیداند به کدام سمت میرود.
چینیها دیدند عقربه مغناطیسی به سمت خاصی میایستد و از اینجا قطبنما را اختراع کردند. با این قطبنما خواه هوا ابری باشد یا صاف، با نگاه کردن به آن عقربه میفهمند که الان در چه جهتیاند.
تقوا قطبنمای انسان است. اگر شیطان، تقوا را از انسان بدزدد، انسان سرنشین کشتی میشود که وسط دریاست و بالای سرش ابر و زیر پایش آب و از هیچ طرف نشانهای نیست.
سرنشینان چنین کشتی سرگردانی حاضرند همه هستیشان را در ازای یک قطبنما بدهند. خطیب جمعه باید در هر دو خطبه بگوید: «اتقوا اللّه» یعنی: «ای اهل کشتی! مبادا قطبنمای خود را گم کنید یا خرابش کنید».
شیطان اگر بخواهد کشتی عقل را منحرف کند، نمیآید اموال کشتی را از انبار بدزدد، تمام همُّ و غم او این است که قطبنمای کشتی را از کار بیندازد و انسان را وسوسه میکند تا تقوا را از او بگیرد. اگر تقوا دزدیده شد، دیگر هیچ چیز، درد انسان را درمان نمیکند.

 

 نظر دهید »

دو جادهی وسیع را در نظر بگیرید که یک مقصد دارند و هر دو به یک رودخانه منتهی میشوند،

28 آذر 1404 توسط دهقان

دو جادهی وسیع را در نظر بگیرید که یک مقصد دارند و هر دو به یک رودخانه منتهی میشوند، منتها از این دو جاده، تنها یکی به پل متصل میشود و دیگر پلی روی رودخانه ندارد.
آن دو جاده دو نوع زندگی در این دنیاست، برای کافر و مؤمن تا آن که به لبه رودخانه برسند. مرگ به منزله ورودی پل است. آدم با تقوا ماشین خود را از قبل در جادهای که به پل منتهی میشود، انداخته است. قرآن هم میفرماید: «وَ العاقِبَة لِلمُتَقین».
اما جادهی سمت چپ پل ندارد تا به آن طرف وصل شود، ابتر و بیعاقبت است. انبیاء و اولیاء آمدهاند تا به کسانی که دارند در آن جاده دست چپ میافتند، بگویند: اینجا پل فرو ریخته است، یک قدری سرعت را کم کنید و به اطراف نگاه کنید و ماشین را در جادهی سمت راست بیندازید. کار شیطان هموار کردن جادهی دست چپی و رو به راه کردن وسایل سریعالسیری است که انسانها را به رودخانه میاندازد، و از آن طرف سنگ انداختن در اینجادهای که آخرش رودخانه دارد. نان حلالی میخواهی بخوری، شیطان جادهاش را سنگ و کلوخ میکند. نان حرام بخواهی بخوری، جادهاش را شیطان آسفالت میکند. اگر بخواهی راست بگویی و درست باشی و کاسبی کنی، از حرامخوارها عقب میافتی و باید مقداری کسادی را تحمل کنی.
جاده تقوی، آخر دارد؛ پل دارد؛ اما راهش بسیار صعبالعبور است. آن جاده، اتوبان است، آسفالتش درجه یک است. اما وقتی به رودخانه میرسد، پل ندارد و همین عیب برایش کافی است.
این دو تا جاده به موازات هم کشیده شدهاند و تا یکمتر مانده به پل، خدا راه پیچیدن را بازگذاشته است: تا لحظاتی که مرگ انسان نرسیده و دو چرخ اول در رودخانه نیفتاده، میتوانی دور بزنی بیایی در جاده دست راست.
ساحرانی را که فرعون برای رقابت با موسی استخدام کرده بود، رزق خدا را میخوردند اما عبادت فرعون میکردند. یک عمر برای عزّت و پیروزی فرعون، هر تلاشی کرده بودند. موسی(ع) گفت: شما اول شروع کنید. وقتی برنامهشان را اجرا کردند، موسی(ع) عصایش را انداخت و ناگهان تمام ریسمانهای مارنمای آنها را بلعید و چیزی در میدان باقی نگذاشت. یک صحرا تجهیزات جادو را جاروب کرد. فهمیدند که این دیگر سحر نیست. شهادت به حقانیت موسی دادند: در قدمهای آخر جاده بودند و نزدیک بود در رودخانه پرت شوند اما مسیرشان را به سمت راست تغییر دادند و یک ساعت بعد زیر شکنجه شهید شدند. بعد از چهل سال عبادت شیطان یک ساعت آخر عمرشان، خدا را بندگی کردند. خوش به حالشان که خوشاقبالترین آدمها بودهاند و الان جزء اولیاء اللّه هستند.
از آن طرف هم بودهاند کسانی که عمری در جاده دست راست میراندند اما پیش از مگر به دست چپ پیچیدند.
زبیر در روز «اُحد» که حمزه(ع) شهید شد، در کنار امام علی(ع) ایستاد و با چندنفر انگشتشمار دیگر استقامت کرد. در جنگ «حنین» هم همینطور ایستادگی کرد و جزو معدود اصحابی بود که فرار نکرد. در همهی فتوحات حضور داشت اما در جنگ جمل پسرش اغوایش کرد، و رفیق نااهل در او اثر گذاشت و به این توهم افتاد که علی(ع) سوابق و زحمات او را نادیده گرفته است. عارش شد که به رضای علی راضی بشود و با او کنار بیاید و سرانجام کشته شد.

 

 نظر دهید »

چه چیزی برای ما حکم نفتالین دارد و چه چیزی حکم قند؟

28 آذر 1404 توسط دهقان

گاهی دوایی را که تلخ است به بچّه میخورانید، یا دکتر میخواهد به او آمپول بزند؛ و میدانید که اگر این آمپول تزریق نشود یا آن دوا را نخورد، مرضش شدّت پیدا میکند. از طرف دیگر بچّه ناراحت است، از دوا بدش میآید ولی برایش لازم است؛ این مثالی برای مصیبتهاست که دوای انسان است.
بچّه گاهی آبنبات دوست دارد، آدامس و شکلات دوست دارد، اما مضر است یا زیادش ضرر دارد. از دست بچّه میگیرید و او بهانه میگیرد اما بهخاطر خودش به او نمیدهید. ما غیبت میکنیم، این غیبت در دهان ما شیرین است ولی برای ما سمّ است، بچه ممکن است نقل و نفتالین را با هم اشتباه بگیرد، چقدر خطرناک است که کنار دست بچّه باشد!
خوب بچّه میخواهد موسیقی حرام گوش کند، چطور اگر نفتالین را بهجای قند میخواست بخورد، از او میگرفتید، اگر نفت را بهجای آب میخواست بخورد، فورا دور از دستش میگذاشتید، اما به سم روحی چنین حساسیتی نشان نمیدهید. اگر بچه داروی سمی مصرف کند شما بلافاصله میبرید و معدهاش را شستشو میدهید تا آثار آن سمّ از بین برود.
استغفار شستشوی معده از روح انسان است. وقتی که بچّهای نفت میخورد و بیهوش میشود، اگر خوابش ببرد، خطرناک است.
اگر تریاک خورده، خوابش ببرد، خطرناک است، همینطور وقتی انسان گناه میکند، اگر مست شود، غافل شود و غفلتش ادامه پیدا کند؛ خطر ناک است و هلاک میشود؛ باید او را بیدار نگهداشت، شما برای بچه خودتان به دکتر نیازمندید، خدا هم برای ما انبیاء را فرستاده که طبیب ما باشند و به ما بگویند، چه چیزی برای ما حکم نفتالین دارد و چه چیزی حکم قند؟ و همه گناهانی که از آن ریشه میگیرند، همان نفتالینهایی هستند که انسان میپندارد قند است.

 

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 48
  • 49
  • 50
  • ...
  • 51
  • ...
  • 52
  • 53
  • 54
  • ...
  • 55
  • ...
  • 56
  • 57
  • 58
  • ...
  • 384
دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

معاون فرهنگی نوشهر

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس