⁉️ حکم چربی طبیعی پوست و مو در وضو
⁉️ حکم چربی طبیعی پوست و مو در وضو
🔸 سوال: آیا چربیهایی که به طور طبیعی در مو و صورت به وجود میآیند، مانع محسوب میشوند؟
✅ جواب: مانع محسوب نمیشود، مگر آن که به حدّی باشد که مانع از رسیدن آب به پوست و مو گردد.
⁉️ حکم چربی طبیعی پوست و مو در وضو
🔸 سوال: آیا چربیهایی که به طور طبیعی در مو و صورت به وجود میآیند، مانع محسوب میشوند؟
✅ جواب: مانع محسوب نمیشود، مگر آن که به حدّی باشد که مانع از رسیدن آب به پوست و مو گردد.
شخصی وقت نماز ظهر نزد رسول خدا در مسجد آمد و سوال کرد: قیامت چه زمانی است؟
رسول خدا چون زمان نماز بود پاسخش را ندادند و ایستادند به نماز بعد از نماز فرمودند: چه کسی سوال کرد که قیامت چه زمانی است؟
آن شخص نزدیک شد .
حضرت فرمودند: تو که سوال از زمان قیامت میکنی آیا برای قیامت چیزی فراهم کردهای؟
آن شخص جواب داد: به خدا قسم من عمل زیادی فراهم نکردم تنها چیزی که دارم این است که خدا و رسولش را دوست دارم.
حضرت فرمودند: انسان با کسی خواهد بود که دوستش دارد تو هم اگر خدا و رسول را دوست داری در قیامت هم با آنان خواهی بود.
البته طبق آیه قرآن محبت خالی ،فایدهای ندارد. باید از دستورات خدا و رسول هم پیروی کنیم.
رسول خدا خادمی در خانه داشتند که نامش اَنس بود، روزی رسول خدا دیدند که انس زانوی غم بغل گرفته و ناراحت است. حضرت فرمودند: چرا ناراحتی؟ عرض کرد: به فکر این هستم که من در دنیا با شما بودم؛ اما نمیدانم قیامت بر من چه میگذرد ؟شما در قیامت حتماً در مقامات بالای بهشت هستید اما من نمیدانم کجا هستم .
در همین زمان از جانب پروردگار آیه نازل شد:من یطع الله والرسول فاولئک مع الذین انعم الله علیهم من النبیین والصدیقین والشهدا والصالحین و حسن اولئک رفیقا.
یعنی هر که از خدا و رسولش اطاعت کند پس او با کسانی خواهد بود که خدا به آنها نعمت داده از پیامبران و صدیقان و شهدا و صالحان ،و اینها چه خوب رفیقانی هستند.
امام باقر علیه السلام فرمود: اگر سنگی هم ما را دوست داشته باشد خداوند آن را با ما محشور خواهد کرد.مگر دین چیزی جز حب است؟
البته محبت بدون عمل و پیروی از آنان،فایدهای ندارد، خداوند هم در قرآن فرموده:
ان کنتم تحبون الله فاتبعونی یحببکم الله
بدون اینکه انسان اعمالش را با اعمال اهل بیت تطبیق دهد و خودش را به آنها شبیه کند که نمیتواند بگوید من اهل بیت را دوست دارم.
چون اعتقاد شیعیان این است که اهل بیت کارهای آنها را میبینند و از همه زندگی آنها مطلع هستند. شیعیان اهل بیت را حاضر و ناظر اعمالشان میدانند؛ پس کسی که اعمالش شبیه به آنها نیست نمیتواند ادعای دوستی آنها را بکند؛ باید ما تصمیم بگیریم و سعی کنیم کارهایمان مقبول خدا و اهل بیت باشد.
حضرت خضر به حضرت موسی علیه السلام توصیه کرد: بدان که قلب تو مثل ظرفی است. همیشه نگاه کن ببین که با چه قلب خودت را پر میکنی و میخواهی از آن به مردم هم بدهی.
انسان باید سعی کند اول قلب خودش را پر از مطالب مفید ،حکمت و علم کند و سپس سراغ تربیت مردم برود. اگر قلب انسان خالی از حکمت و علم باشد، نمیتواند به مردم فایدهای برساند. کسی که بدون علم و دانش میخواهند به مردم یاد دهند معمولاً مردم را گمراه میکنند.
در روایات دیگر هم آمده است که قلب انسان مثل ظرف است. و بهترین ظرفها ظرفی است که جای بیشتری داشته باشد و بزرگتر باشد.
بهترین قلبها هم قلبی است که گرفتاری بیهوده کمتری داشته باشد و بیشتر آماده یادگیری باشد.
اگر شما خودت و دلت را مشغول مسائلی کنی که به درد دین و دنیایت نمیخورد،در نتیجه، قلبت جایی برای مطالعه مفید ندارد.
لذا بعضی سراغ درس خواندن میروند ولی به جایی نمیرسند؛ حتی درسهایی هم که خواندهاند درست یاد نمیگیرند؛ دلیلش این است که دل و قلبشان مشغول چیزهای دیگر است مطالب علمی را درست متوجه نمیشوند و این مسائل ، در دلشان ثابت و ماندگار نمیشود.
روایتی از امیرالمومنین هست که فرمودند: قلبها سه نوع هستند:
۱. قلبی که مشهور به دنیاست؛ که نصیبش سختی و بلا میشود.
یعنی دغدغه خودش و دلش خدا و نماز و روزه و خمس و زکات نیست؛ بلکه تنها دغدغهاش، پول است؛تنها دغدغهاش ،ماشین گران قیمت است؛ تنها دغدغهاش خانه هزار متری است؛ دغدغهاش خوشگذرانی و غذای خوب است ؛اما اصلاً ذرهای به فکر خدا و قبر و قیامت نیست.
یا نماز نمیخواند؛یا اگر هم میخواند آخر وقت و با حواس پرت.
کاسبی هم که میکند، فکر حلال و حرام نیست نه مسائل شرعی کاسبیش را بلد است و نه دقت در کسب و کارش دارد .ربا میخورد؛ گران فروشی میکند؛ سر مردم را کلاه میگذارد؛ غش در معامله میکند،جنس قلابی دست مردم میدهد. چون تنها فکرش این است که پول بیشتری در بیاورد، حتی از راه حرام.
خب چنین کسی جز سختی در پیش ندارد. باید شبانه روز کار کند و زحمت بکشد؛ آخرش هم از دنیا،همان قدر که خدا میخواهد به او میرسد. چکش برگشت میخورد؛ سفتهاش را به اجرا میگذارد؛ با خانوادهاش اختلاف پیدا میکند؛ پسرش چون اهل خدا نیست معتاد میشود؛ بچههایش هم چون اهل دنیا هستند خلافکار میشوند و هر روز باید به کلانتری برود و ….اینها سختیهای اهل دنیا بودن است.
۲.قلبی که مشغول به آخرت است؛ که درجات بالایی نصیبش میشود.
یکی دیگر از قلبها،قلبی است که اهل عبادت است؛ اهل خدا و قیامت است؛ اهل کار خیر است؛ اهل کاسبی حلال است که از حلال پول به دست آورد و در راه حلال و در راه خدا خرج کند.
لذا مغازهاش را اول وقت میبندد و سراغ نماز و خدا میرود ؛مسائل کسب و کارش را یاد میگیرد؛ و به حق الناس و مال مردم دقت میکند؛ چون برایش مهم این است که در قیامت یا جهنمیها نباشد.
چنین کسی، هم در دنیا بدون سختیهای اهل دنیا زندگی میکند و هم در آخرت رو سفید است و بهش نصیبش میشود.
۳. قلبی که مشغول مولا است؛ که هم دنیا دارد و هم آخرت و هم خدا.
یعنی قلبی که نه تنها برای دنیا دغدغه ندارد؛ هر که برای بهشت و جهنم هم دغدغهای ندارد؛ فقط دغدغهاش رضایت خداست.فقط کار را برای خدا انجام میدهد .اصلاً کاری ندارد که مزد میدهند یا نه .
بیشتر ما برای ترس از جهنم نماز میخوانیم. اگر جهنم نبود خیلی از ما نماز هم نمیخواندیم.
تو بندگی چو گدایان به شرط مزد نکن
که دوست خود روش بند پروری داند
امیرالمومنین علی علیه السلام فرمود: خدایا من تو رو عبادت میکنم ؛نه برای ترس از جهنم است و نه برای امید به بهشت؛ بلکه برای آن است که تو را مستحق عبادت دیدهام و عبادتت میکنم.
چنین کسی هم دنیا نصیبش میشود ؛هم در آخرت جایگاه خوبی دارد و هم خدا هوایش را دارد.
چون در روایت آمده است :کسی که برای خدا باشد، خدا هم برای اوست.
این افراد در دنیا و سلطنت میکنند.
با خدا باش پادشاهی کن
بی خدا باش و هرچه خواهی کن